،ای گنبد گیسو پریشان ، ماه زائر کش
ای هر خیابان با قدم های تو عابر کش
،هم اشک هایت بی نهایت آیت الکرسی ست
هم حیله ی لب هات در لبخند کافر کش
،در کوه نور گونه ات الماس می بینم
ای چشم هایت هند ، ابروهات نادر کش
،پشت سرت صحرا به صحرا عشق می ریزد
لیلا ترین ! آوازه ی عشقت مهاجر کش
،خون هزاران مثل فرهاد است در راهت
ای ابرویت شمشیر ، شیرین معاصر کش
،از رودکی تا منزوی دیوانه ات بودند
ای در غزل ده قرن چشمان تو شاعر کش
علی سلیمانی