بختِ ناساز را چه چاره کنم؟
دست کوتاه را رسایی نیست
چشم پروانه روشن است از شمع
روشنایی جز آشنایی نیست
غنچه خندید، عندلیب گریست-
کاین چمن جای دلگشایی نیست
ای قلندر! ز بوریا مگذر
در ره فقر، میرزایی نیست
نگهش غیر بیوفایی نیست
میل آهو به آشنایی نیست
خودشناسی، خداشناساییست
«آذر» و یار را جدایی نیست...
اذر کشمیری