شاه بیت های ناب
شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـندلشکـستهام اگـر نـمیپـرم قــبول کـنایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمتجـا نـمیشود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن........
آب …
وقـتی آب ایـن قدر گـذشته از سـرم
مـن نمیتـوانـم از تـو بـگذرم، قـبول کن