شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

احمد شیروانی

ماندم به پای عهد و وفایی که سال‌هاست

زندانی خود است، رهایی که سال‌هاست


می‌بینم آنچه را که نمی‌بینم و هنوز-

هم گوش می‌دهم به صدایی که سال‌هاست


با طعنه گفت آینه: خود را نشان بده!

رفتم به عمق خاطره‌هایی که سال‌هاست


"حیف از طلا که خرج مُطَلّا کند کسی"

هِی مبتلا شدم به بلایی که سال‌هاست


بغضم رها نمی‌شود از گریه‌ی مدام

آه از کلید عقده‌گشایی که سال‌هاست


چشم‌انتظار آمدنت مانده‌ام هنوز

آی ای عزیزِ رفته! کجایی؟ که سال‌هاست...


احمد شیروانی 

سیمین بهبهانی

چون جوجه‌ی گنجشک که از لانه بیفتد

افتاد به دست تو دلِ دربه‌در من...


سیمین بهبهانی

یاری اصفهانی

گفتی بی‌من چه حال داری؟

کس بی‌تو بگو چه حال دارد؟


یاری اصفهانی 

بی خبر بلگرامی

یاد می‌کردم دلِ گم‌گشته را، دلبر رسید

عشق را نازم که بِه می‌خواستم، بهتر رسید...


بی خبر بلگرامی 


صائب تبریزی

زلفِ ماتم‌دیدگان را شانه‌ای در کار نیست

دست کوته‌دار ای مهر ، از شب یلدای من


صائب تبریزی

فصیحی هروی

غم‌های مُرده‌ در دلِ من زنده کرد هجر

گویی شب فراق تو صبح قیامت است


فصیحی هروی

حسین زحمتکش


مردی که کَنده بود در قلعه را ز جا ...!!


وا میکند پس از تو ، در خانه را به زور ...


حسین زحمتکش

امیر خسرو دهلوی

ماییم و خواب‌های پریشان تمامِ شب 


خوش‌وقت آن که با چو تویی هم‌نشین بُوَد


امیرخسرو دهلوی


خاقانی

عیسی‌لب است یار و دم از من دریغ داشت


بیمار او شدم قدم از من دریغ داشت


خاقانی