شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

،لااقل بگو نمی خواهی برگردی

اینطوری تکلیف خودم را می دانم
و باز...
منتظرت می مانم

،خدا هم که باشی

بندگانی هستند که از تو ناراضی اند!

به دنبال رضایت چه کسی می گردی، وقتی این روزها، انسان ها از دست خودشان نیز عصبانی اند

،سیاهی لبهایم از سیگار نیست . . . !
سیاه پوش هزار حرفه نگفته است . . .

،من انتظار تو را می کِشم
تو مرا از انتظارت می کُشی...
لعنت به هرچه فتحه و ضمه و کسره

،اولین روز بارانی را به خاطر داری؟


غافلگیر شدیم

چتر نداشتیم

خندیدیم

دویدیم

و به شالاپ شلوپ‌های گل آلود عشق ورزیدیم.

،

،دومین روز بارانی چطور؟


پیش‌بینی‌اش را کرده بودی

چتر آورده بودی

من غافلگیر شدم

سعی می‌کردی من خیس نشوم

و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود

،

،سومین روز چطور؟


گفتی سرت درد میکند

حوصله نداشتی سرما بخوری

چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی

و شانه راست من کاملا خیس شد