شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

تبریک تولد

،ای که بازار طلا با قدمت رو به سعود
ترس دارم که تورا چشم زندچرخ حسود

،فاش گویم همه ی علت این شعر و سرود
همه اش گفتن تبریک تولد به تو بود

م. ت

شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن
دلشکـسته‌ام اگـر نـمی‌پـرم قــبول کـن

ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت
جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن........

آب …

وقـتی آب ایـن قدر گـذشته از سـرم
مـن نمی‌تـوانـم از تـو بـگذرم،‌ قـبول کن

پشت سر تماشایی نیست !
نه نیم 
نه تمام
همه ی نگاه َت را
به پینه ی ِ انتهای 
جاده ی ِ رفتن بدوز
نه ...
نگران نباش
از کوچ تو
پرنده هیچ نمی گوید !
تا به حال 
مگر کدامین پرنده ی مرده 
چه چه زنان
آواز ؛ سر داده است !

عاقبت یک روز، مغرب محو مشرق می‌شود عاقبت غربی‌ترین دل نیز عاشق می‌شود شرط می‌بندم که فردایی ـ نه خیلی دور و دیر ـ مهربانی، حاکم کل مناطق می‌شود هم زمان سهمیة دل‌های دل‌تنگ و صبور هم زمین ارثیة جان‌های لایق می‌شود قلب هر خاکی که بشکافد نشانش عاشقی‌ست هر گُلی که غنچه زد، نامش شقایق می‌شود با صداقت، آسمان سهمی برابر می‌دهد با عدالت، خاک تقسیم خلایق می‌شود عقل هم با عشق یک‌جوری توافق می‌کند عشق هم با عقل یک‌نوعی موافق می‌شود عقل اگر گاهی هوادار جنون شد، عیب نیست گاه‌گاهی عشق هم همرنگ منطق می‌شود! صبح فردا موسم بیداری آیینه‌هاست فصل فردا نوبت کشف حقایق می‌شود دستِ‌کم یک ذره در تاب‌وتب خورشید باش لااقل یک شب بگو: کی صبح صادق می‌شود؟ می‌رسد روزی که شرط عاشقی، دل‌داده‌گی‌ست آن‌زمان هر دل فقط یک‌بار عاشق می‌شود!

تو را به خدا بگذارید


هر کسی هر چه دلش خواست


لااقل به خواب ببیند . . .

دلتنگی یعنی


اذان مغرب

به افق چشم های تو!


چشم

گیرم که.....


لبهایم این احساس را کتمان کنند


چشمهایم را


چه کنم .....؟؟؟؟؟

دلتنگ

    این روزها درمن

        

           حالت فوق العاده

                        

                         اعلام شده است

    

                          بیش ازحدمجاز دلتنگ شده ام