شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

خورشید جزیرةالعرب سردی کرد

دنیا به علی چقدر نامردی کرد 


آن روز که حق در پی یاور میگشت

در حق علی فقط زنش مردی کرد



عادل حیدری

به اعتقاد دِه ما، بهار کوتاه است

بهار از نظر این دیار کوتاه است


زیاد سخت نگیریم؛ عمر دست خداست

بگیر دست مرا، روزگار کوتاه است


چقدر روز و شبم بی‌تو تلخ و طولانی‌ست

کنار تو، سفر قندهار کوتاه است!


در این مسیر، چنان با تو حرف دارم که

برای گفتنشان یک قطار کوتاه است


زمین به دور تو روزی دوبار می‌چرخد

به این بهانه که طول مدار کوتاه است!


شکسته‌قایقی‌ام روی آب سرگردان

چقدر فاصله تا آبشار کوتاه است


صدای درد دلم را کسی نمی‌شنود

دلم گرفته و سقف مزار کوتاه است...


عادل حیدری


زمینه شب 21

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

محمد حسین سیار

نشسته است به راهت هزار چشم سپید


تو دل به راه ندادی هزار سال سیاه 


محمد حسین سیار

حسین پور قلی

باران گرفته است ، خوشا او و دیگران ....


حسین پور قلی

قاپلان بیک

گر دست به من زنند میریزد اشک 


مانند درخت های باران دیده 


قاپلان بیک


حسین کرمی

خیانت کرده بودیم هر دو در شب های دور از هم 


تو با بیگانه خوابیدی ،  و من با گریه خوابیدم 


حسین کرمی 

زان پیش که قاصد خط آن سیمبر اورد 


جان صرف کسی شد که ز قاصد خبر اورد


عبدی