قبل از ورود شمر به گودال در وداع
روز حسین را علی اکبر سیاه کرد
برگشت با بهانه ی لب تشنگی ولی
در اصل شاهزاده تَرَحُم به شاه کرد
برگشت قطعه قطعه علی اکبر این چنین
یک دشت را برای تنش بارگاه کرد
خر چه بود حاصل اشک و دعای من؟
شاید نمیرسد به خدا هم صدای من
بنشین که تا سحر به می و بوسه بگذرد
از هیچکس نترس، گناهش به پای من
عدلش کجا و سابقهی رحمتش کجا؟
فرق است از خدای شما تا خدای من
وقتی تو نیستی چه بهشتی؟ چه دوزخی؟
فرقی نمیکند که چه باشد سزای من
اینقدر کاش لاف رفاقت نمیزدی
ای بیوفای بیخبر از دردهای من
حالا تو در غروری و من غرق التماس
یک روز میرسد که تو باشی به جای من