شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

،تو را
خدا نمی‌خواهد که برگردی
وگرنه
آمدنْ نه بال می‌خواهد
نه کفش و عصای آهنین!

،تمامِ شهر تو را می‌خوانند
تنها،
من‌َم که تو را می‌نویسم.

،وقتی
با میوه رسیده لب‌هایت
پرهیزم را به وسوسه می‌گیری
من فکر می‌کنم پدرم حق داشت
که میوه حرام
همیشه
شیرین‌تر است !

،جهانی را به تسلیم وا داشته ای
با پیراهنی سفید
بی تابِ گریختن از دستِ بندِ رخت!

،فرقی نمی‌کند دلقک باشی

دیوانه، یا عاشق؛

مردم برای خندیدن

همیشه بهانه می‌خواهند!

،نامه‌ام باید کوتاه باشد 

ساده باشد

بی حرفی از ابهام و آینه

از نو برایت می‌نویسم

حال همه‌ی ما خوب است

اما تو باور نکن!