،بین خـودمان بمـاند
سـرمایی تر میشوم،وقتی پای آغــوش تـــو در میان باشد...!
،کافرم !
نگاهم کن
تا به چشمان تو
ایمان بیاورم
،چقدر خوبه
گاهی به جای اینکه شعر هامونو بنویسیم اونا رو بکشیم ...
،ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻋﺎﺷﻖ ِ ﮔﯿﺴﻮﯼ ِ ﮐﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ
ﻣﻮﻫﺎﯼِ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻋﺼﺮِﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﺳﺖ
،تو مثل شایعه
در من پراکنده ای
از دهان شعری به شعری دیگر
،گورم را گم می کنم !!
اما ...
خانۀ تو را هرگز