،کوه قایم کرده پشت قله هایش ماه را
برق الماسی هوایی کرده نادرشاه را
،خوشه ای دارد دل گنجشک ها را میبرد
بچه آهویی پریشان کرده خلق ا... را
،در خیابان ها همه دنبال عطری ناشناس
آمدند اما کجاها برده عطرت راه را
،با نگاهی بی تفاوت باز بیرون می کشی
از میان سینه ی سردم هزاران "آه" را
،"دوستت دارم" نمی دانی چه رنجی میکشم
تا مگر باور کنی این جمله ی کوتاه را.
عبدالحسین انصاری