،خشک شد گل های گلدان و غذا سر رفته بود
در نبودش زندگی از دست ما در رفته بود
،آه ای گلدان خالی ، خشک باشی بهتر است
لاله ای که عاشق ما بود ، پرپر رفته بود
،آن که عمری خنده اش چشم و چراغ خانه بود
بی گمان دیگر نمی خندید ، دیگر رفته بود
،پس چه شد امروز از ما زودتر خوابش گرفت
او که هر شب دیرتر از ما به بستر رفته بود
،زیر لب دیدم اذان می خواند ، تردیدی نداشت
از کنارم تا که گفت الله اکبر رفته بود
،جای هدیه جعبه ای خرما خریدم صبح زود
روز مادر بود اما حیف مادر رفته بود
امیر علی سلیمانی