.
.
،رک بگویم! پیش چشمت اهل مِن مِن نیستم
ظاهرت را دوست دارم، فکر باطن نیستم
هرچه می آیم به سمتت، دورتر می ایستی
پاره کن تسبیح بسم الله را، جن نیستم
،روسری را پیش من بالا و پایین کم ببر
آنقَدَر ها هم که می گویند، مومن نیستم
سختم، اما ساده می افتم به لطف بوسه ات
اتفاقم، گرچه از دید تو ممکن نیستم
،باد وقتی می وزد از لای موی درهمت
ابر سرگردانم و در خویش، ساکن نیستم
،رک بگویم، دوستت دارم، بدون پیش و پس
پیش خط چشمهایت اهل مِن مِن نیستم
میثم داوودی
باسلام این شعرهمسربنده ست که تقدیم به بنده شده
شاعر:میثم داودی