،آنجا که عشق با زبری زیر می شود
دلبر به انتظار نمک گیر می شود
فهمیده ای چرا به غذا لب نمی زنم ؟
آدم که خون دل بخورد سیر می شود
چون جنگ های تن به تن چرخ دنده هاست
دستی که لای موی تو درگیر می شود
توهین مکن به مسئله ی دل سپردنم
قرآن به قدر فهم تو تفسیر می شود
از گربه ی فرو شده در تنگنا بترس
هر گربه ای به وقت خطر شیر می شود !
حسین شیردل
فهمیده ای چرا لب به غذا نمی زنم؟
آدم که خون دل بخورد سیر می شود . . .
از گربه ی فرو شده در تنگنا بترس
هر گربه ای به وقت خطر شیر می شود !!
بسیار عالی . . . !
عالییییی