شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

سید سعید صاحب علم

شبیه تعزیه خوانی به نقش شمرم که 


خودش به گریه خودش را مدام لعنت کرد ....


سید سعید صاحب علم

نام لیلی به سر تربت مجنون نبرید 


بگذارید که بیچاره قراری گیرد 


قلندر اصفهانی

صادق هوشیار

ما که از عشق فقط زخم زبان فهمیدیم 


نوش جان ! دلبر شیرین سخنی ، گر دارید 


صادق هوشیار 

فیض کاشانی

گفتی که وفا می کنم و هیچ نکردی 


ما چشم وفا از تو نداریم ، جفا کن 


فیض کاشانی

فاضل نظری

رازی نهفته در پس حرفی نگفته است 


مگذار درد دل کنم و درد سر شود 


فاضل نظری

مهرداد تکلو

ابیاتی که مصراع دوم آنها مشهورتر است


گر دایره‌ی کوزه ز گوهر سازند

از کوزه همان برون تراود که در اوست 


بابا افضل


با سیه دل چه سود گفتنِ وعظ

نرود میخ آهنین در سنگ 


سعدی


هر دم که دل به عشق دهی ، خوش دمی بود

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست 


حافظ


امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان

مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان 


سعدی


صوفی نشود صافی ، تا در نکشد جامی

بسیار سفر باید ، تا پخته شود خامی 


سعدی


در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب

 یارب ! مباد آن که گدا معتبر شود 


حافظ


در محفل خود راه مده همچو منی را

افسرده ‌دل ، افسرده کند انجمنی را 

 

قائم مقام


مرو به هند و بیا با خدای خویش بساز

به هر کجا که روی ، آسمان همین رنگ است 


علیرضا جلالی


خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته در آید 


حافظ


زلیخا گفتن و یوسف شنیدن 

شنیدن کی بُوَد مانند دیدن

   

عطار


زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشته زندانی

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی 

   

صائب تبریزی

فرشید زاهدی

بوسه نه ... خنده ی گرم از دهنت کافی بود 


اینهمه عطر چرا ؟ پیرهنت کافی بود 


فرشید زاهدی

مهرداد نصرتی

ببین ! سراغ مرا هیچکس نمی گیرد 


مگر که نیمه شبی ، غصه ای ، غمی ، چیزی 


مهرداد نصرتی