من را شکست آزمون یار با رقیب
ای کاش خدا نکند دگر امتحان من
حسین کرمی
سر من درد که نه ، میل شکستن دارد
تا که بیرون بکشم از وسطش فکر تو را
علیرضا فراهانی
یاد عزیزت از همه ی یادها جداست
ای من فدای چشم تو ... یادت جدا .... بخیر
رسول یونان
حسرتی گر به دلم هست همان دیدن توست
من پرستوی خزان دیده و خاموش توام
خونابه فرستند بهم چشم و دل من
چون کاسه که همسایه به همسایه فرستد
فضلی جرفاد قانی
سرفه می کردم ، نه از دود و دم و حساسیت
با هوای رفتنت شش های من سازش نداشت
امید احسان زاده
تو خواهی رفت ، دیگر حرف چندانی نمی ماند
چه باید گفت با انکس که می دانی نمی ماند...
حسین زحمتکش
بعد من تنها نخواهی ماند اما بعد تو
بر من تنها نمی دانی چه ها خواهد گذشت
سجاد سامانی