شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

سمیه یزدانی



،شرمنده آن شاعر کاشانی ام من

وقتی رسیدم آب را گِل کرده بودند


مهرداد تکلو سمیه یزدانی


،جنگل از خود سوزیِ فرزندِ خود، کبریت سوخت


شانه  گاهی باعثِ افتادنِ سر می شود....


 محسن گل کار

سمیه یزدانی


،امام زاده ی آبادی ام جواب نداد


رعیتیم و غمِ خرجِ کربلا رفتن....


حامد عسکری

مهرداد تکلو


،گره کور مرا از سر خود باز نکن

یاد تو نیست که من این گره ها را زده ام



،رمضان بود و شب قدر، کنارم بودی 

بار دیگر سخن خاطره ها را زده ام


،در شب قدر که هرکس پی روزی باشد

من بجز داشتن تو قید ها را زده ام....



،هیچکس حال مرا غیر خودت درک نکرد

بارها من به خودت این حرف ها را زده ام



مهرداد تکلو‌

سمیه یزدانی


،تو غمت نیست که عکسای تورا مینگرند


همه ی ترس من این است که چشمت بزنند

مهرداد تکلو

سمیه یزدانی


،بیستون دیشب به چشمم جاده ای هموار بود 

 
 ابن سیرین را خبر کن ، خواب شیرین دیده ام

سمیه یزدانی


،خودت وقتی نخواهی کاری از من بر نمی آید؛


توراضی کن دلت را مالِ من باشی، خدا بامن…

سمیه یزدانی

،هم در به دری دارد و هم خانه خرابی
 عشق است و مزین به هنرهای زیادی 

بیچاره دل من که در این برزخ تردید 
خورده ست به اما و اگرهای زیادی


سعید بیابانکی

گره روسریت را تو کمی شل تر کن


،گره روسریت را تو کمی شل تر کن

چه کسی دیده به گلخانه هوایی نرسد

مهرداد تکلو