پری رخی به شکر خنده قتل مردم کرد
چو گفتمش که مرا هم بکش تبسم کرد
کمال اسماعیل
.
پی نوشت :
بشود خنده ی تو قاتل جانم مثلاااا.......
می گفت ستاره ای نداری ، داری ؟
غیر از غزل و ترانه کاری داری ؟
گفتم که عجیب دوستت دارم ، گفت
با دست تهی ، چه انتظاری داری !!
امید نقوی
به روز مرگ هم حتی تفاهم نیست بین ما
که من رختم سفید است و سیاهم را تو می پوشی !
محمود رضا خرازی
تو در کنار من اما چقدر دور از هم
چقدر فاصله افتاده بین تو تا من
کبوترانه به شوقت سلام شد نفسم...
و پاسخ پر من میله میله تیر ، آهن
سید وحید سمنانی