شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

حسین کرمی

به خود گفتم دل از اندیشهٔ‌ دیدار بردارم

تمامِ عمر «تنها» دست روی دست بگذارم


نباید می‌نوشتم پاسخ آن نامه را اما

نشد از دست‌خط دوست یک‌دم چشم بردارم


نوشتم هرچه از هم دورتر، آسوده‌تر اما

کسی در گوش من می‌گفت من دلتنگِ دیدارم


کسی از دور می‌آید به جنگِ عقل و می‌ترسم

مبادا عشق باشد اینکه می‌آید به پیکارم


اگر شب‌های دلتنگی نمی‌آیم به دیدارت

نمی‌خواهم تو را با گریه‌های خود بیازارم


حسین کرمی 

فاضل نظری

چیزی که میان تو و من نیست غریبی‌ست


صدبار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم... 


فاضل نظری

سجاد سامانی

حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم 
این روزها به تلخ‌زبانی زبانزدم
تو با یقین به رفتن خود فکر می‌کنی 
من نیز بین ماندن و ماندن مرددم!
حق داشتی گذر کنی از من، که سال‌هاست 
یک ایستگاه خالی بی رفت و آمدم‌
از پا نشستم و نفسم یاری‌ام نکرد 
از هوش رفتم و نرسیدم به مقصدم
گفتم که عاشقت شده‌ام، دورتر شدی 
ای کاش لال بودم و حرفی نمی‌زدم...
سجاد سامانی

محمود درویش


ما در دلتنگی دسـتی نداشتیم

و در فاصله‌ای که داشتیم، 

هزار دست داشتیم!

‏سلام بر تو

که حقیقتا دلتنگِ تواَم

‏و‌ سلام بر من

برای آن‌که دلتنگم ...!


 محمود درویش

یاسر براتی

پشت پنجره

شمعی

به ریش باد می‌خندید!


یاسر براتی

خدابخش صفادل

با من بدون هیچ هراسی قدم بزن

محکم بساط دلهره‌ها را به‌هم بزن


چشمم به راه مانده از این کوچه بُگذری

یک‌بار سمت خانه‌ی ما هم قدم بزن


هم‌رنگ آب و آینه پیراهنی بپوش

تصویری از بهشت برایم رقم بزن


بنویس عاشقانه‌ای از جنس آفتاب

بنشین، بدون واهمه قدری قلم بزن


دور از تو، سخت حال و هوایم گرفته‌است

از شوکران فاصله‌ها، حرف کم بزن


خالی مباد پشتم از این تکیه‌گاه، هیچ

کمتر برای رفتن از این شهر، دَم بزن


چیزی نمانده‌است که ویرانه‌ای شوم

یک مشت گِل به گوشه‌ی این خانه هم بزن


اندوه تا عمیقِ دلم رخنه کرده‌است

بی‌اعتنا مباش... نهیبی به غم بزن


باران گرفته‌است، به رنگ گذشته‌ها

با من بدون چتر، زمانی قدم بزن...


خدا بخش صفا دل 

مهرداد تکلو

چرا تقدیر بد باشد؟ همین دوری برایم بس


به تقدیری که عشقت را به من داده، بدهکارم!


مهرداد تکلو

مهرداد تکلو

صد نامه به دستِ باد دادم، نرسید

فریاد زدم، کسی به دادم نرسید


رفتم که نشانی بدهم از غم خویش

جز یاد تو هیچکس به یادم نرسید...


مهرداد تکلو

نیم بیت های ناب


نشناسد دل من غیر تو دلدار دگر

آزاد همدانی

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

هردَم از شوق تو آغوش ز هم باز کنم

خلقی یزدی

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

یک چشم‌زدن دور نِئی از نظر ما...

 مرادی استرآبادی

‏━━━━━━━━━━━