شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

غزل مهرداد تکلو

،والله بانو جان! به قرآن! دوستت دارم 

یا نه! به جان هر دوتامان دوستت دارم

 

هر طور باشی... خوب یا بد... هر کسی باشی 

گیرم به فرض، اصلاً که شیطان ! دوستت دارم

 

آری! علی رغم تمام تلخ‌کامی‌ها 

شیرین‌ترین هستی؛ کماکان دوستت دارم

 

شاید قبولش سخت باشد اندکی امّا 

آه! از صمیم قلبم، از جان... دوستت دارم

 

حتی به عشقم  ذرّه‌ای ایمان نداری

من با همین سستی ایمان، دوستت دارم

 

،هر لحظه بیش از پیش می‌خواهم تو را... اما

از قبل.. بعداً.. 

بیشِ از الان ، دوستت دارم...


رضا احسان پور

غزل مهرداد تکلو


،به به ! سلام ! خانوووم فرهنگیِ خیال

احوالتان که هست هماهنگُ .....!!  بی خیال

 

انگار مدتی ست شما را ندیده ام

حتی به گوشی ام نزدی زنگُ ......!   بی خیال

 

" امروز هم هوا چه هوایی شده ببین!"

بانو دلم برای شما تنگُ.....!!     بی خیال

 

چشمت شکار کرده دل خسته ی مرا

با آن نگاه عاشق خوشرنگُ.....!  بی خیال

 

یک " تو" بگو که دل من خوش شود به " تو "

صد طعنه زد دلت به دل سنگُ .....!   بی خیال

 

پاسخ بده به خواهش این دل اجازه هست

با تار گیسویت بزنم چَنگُ... .؟!   بی خیال

 

با خنده ای که روی لبت نقش بسته است

گفتی : مزاحمم نشو الدنگُ...

بی خیال !



شبنم قادری

شعر کوتاه


،هر که آمد تکه سنگی خرج ما کرد و گریخت

آنچه بر ما رفت بر سگ‌های بی‌صاحب نرفت

علی اکبر یاغی تبار

شعر کوتاه مهرداد تکلو


،هر زمان فالی گرفتم ، غم مخور...آمد ولی

این امید واهی حافظ مرا بیچاره کرد

محمد شیخی

غزل مهرداد تکلو


،کوه قایم کرده پشت قله هایش ماه را
برق الماسی هوایی کرده نادرشاه را

،خوشه ای دارد دل گنجشک ها را میبرد
بچه آهویی پریشان کرده خلق ا... را

،در خیابان ها همه دنبال عطری ناشناس
آمدند اما کجاها برده عطرت راه را

،با نگاهی بی تفاوت باز بیرون می کشی
از میان سینه ی سردم هزاران "آه" را

،"دوستت دارم" نمی دانی چه رنجی میکشم
تا مگر باور کنی این جمله ی کوتاه را.


عبدالحسین انصاری

غزل مهرداد تکلو


،مردابم و در من هوس جزر و مدی نیست
با سنگ تو آشفته شدن حس بدی نیست

،عشق است و همه اول راهش به خروشند
برگرد ببین پشت سر ما احدی نیست

،گفتی "سندی رو کن اگر سهم تو هستم"
این لرزش دست تو خودش کم سندی نیست

،صد بوسه به لب آمده، کی می رسی از راه؟
من باغ پر از سیبم و اینجا سبدی نیست

،من چشم به راهم، چه بیایی، چه نیایی
یک سال که سهل است، که صد هم عددی نیست

علی کریمان

شعر کوتاه


،کشاورز دعای باران خواند
و باران آمد!

 

کاش تو را خواسته بود؛

کاش تو آمده بودی . . .

 
 علیرضا روشن

شعرکوتاه


،گرگ شنگول را خورده است
گرگ منگول را تکه تکه می کند.

بلند شو پسرم!

این قصه برای نخوابیدن است.



گروس عبدالملکیان

شعرکوتاه


،جز روزگار من

همه چیز را سفید کرده برف.

شمس لنگرودی