شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

مجید ترکآبادی

امسال هم گذشت، کمی پیرتر شدم

از دیدنِ جهان شما سیرتر شدم... 


مجید ترکابادی 

پوریا شیرانی

شسته‌ای لب بامی و پَر نمی‌گیری
سراغی از من آسیمه‌سر نمی‌گیری

چقدر روز و شبم بگذرد به بی‌خبری
چه کرده‌ام که تو از من خبر نمی‌گیری

پی سرابِ تو از پا درآمدم، ای عشق
تو دست تشنه‌لبان را مگر نمی‌گیری

درخت پیرم و باید به خاک تن بدهم
چرا به دست جوانت تبر نمی‌گیری

به فرض اینکه بخواهی به آتشم بکشی
جرقه‌ای و از این بیشتر نمی‌گیری

پوریا شیرانی 
البته این مصرع در کتابشون اینطور 
زیر سطر شده 

ماهی‌ نمیر! باش که دریا بیاورم
به‌فرض‌اینکه‌بخواهی‌به‌آتشم‌بکشی

سعدی


همه عیبِ خلق دیدن، نه‌ مروت است و مَردی

نِگهی به خویشتن کن که تو هم گناه داری... 


سعدی‌

محتشم کاشانی

غرض مشاهده‌ی حسن توست از خوبان

وگرنه بی‌تو ز خوبان روزگار چه حظ؟! 


محتشم کاشانی 

اهلی شیرازی


من اگر وفا نمایم همه‌عمر کارم این است


تو جفا و جور می‌کن، به وفا چه کار داری؟!


اهلی شیرازی

مدهوش عربستانی


کار ما را کس به عالم چاره نتْوانست کرد


خواب امّیدی که می‌دیدیم، بی‌تعبیر ماند...


مدهوش عربستانی

مهرداد تکلو

گفتم خدایا دشمنانم را بگیر از من

این‌گونه شد دیگر ندیدم دوستانم را!


؟

حسین انسان

دریا کجا رسیده به آبیّ چشم تو؟

حالم خراب می‌شود از این قیاس‌ها!


حسین انسان

انور هندی

با چشم من مناظره خواهد اگر سحاب

اوّل بگو که دست بشو زآبروی خویش !


انور هندی