شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

هوشنگ ابتهاج


این همه رنج کشیدیم و نمی‌دانستیم،

که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست ...! 


هوشنگ ابتهاج

سلیم تهرانی


شمارِ لشکرِ غم را همین‌قدَر دانم

که چشمِ حوصله تا کار می‌کند، سپه است


دلِ شکسته‌ی ما مهر و کین نمی‌داند

ز هر دری که درآیی، سویِ خرابه ره است


تو حسنِ کعبه چه دانی که نیستی محرم

ز دور، جامه‌ی هرکس، گمان بری سیه است


سلیم تهرانی

حسین زحمتکش


قدم بزن همه‌ی شهر را به پای خودت

وَ گریه کن وسط کافه‌ها برای خودت


تو خود علاجِ غم و درد بی‌شمار خودی

برو طبیب خودت باش و مبتلای خودت


شبیه نوح، اگر هیچکس به دین تو نیست

تو با خدای خودت باش و ناخدای خودت


دوباره دست به زانوی خود بگیر و بایست

بزن اگر که زدی تکیه بر عصای خودت


بگرد و صورت خود را دوباره پیدا کن

تویی که گم شده‌ای بین عکس‌های خودت...

حسین زحمتکش



فرشید زاهدی

سینه ام این روزها بوی شقایق می دهد


داغ از نوعی  که  من دیدم  تو را دق میدهد


فرشید زاهدی

حسین دهلوی

بیزاری‌ات مجالِ خداحافظی نداد

آهسته گفتمت: «به‌سلامت...»، گریستم

حسین دهلوی

...................

امشب ز گریه در جگرم نَم نمانده بود...

خون وام کرده از همه اعضا، گریستم...


واقف لاهوری


شاه بیت


"هرچند دشمنم شده‌ای دوست دارمت

  بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم


مخلص کاشانی

پری‌رُخی به شکرخنده، قتلِ مردم کرد

چو گفتمش که مرا هم بکُش، تبسّم کرد..


مخلص کاشانی


تک بیتی برف

رفتی و آسمان به حرف آمد

تو نبودی چقدر برف آمد...


سعید بیابانکی

_______________________

زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد

چه اتفاقی از این خوب‌تر که برف آمد..


علیرضابدیع

________________________

چنان به سوى تو با سر دویدم از سر شوق

که روى برف نمانده‌ست ردّپا از من


سید تقی سیدی

________________________

همیشه در دلم از حسرت تو کولاکی‌ست

که مثل برف دی و باد مهرگان تازه‌ست...


حسین منزوی

__________________________

زمین از آمدن برف تازه خشنود است

من از شلوغی بسیار ردّ پا بیزار


فاضل نظری

مسلم محبی


بعد از تو من به درد خودم هم نمی خورم 

تحمیل شد به جامعه سربار دیگری


 خوش باد روزگار تو با هر که خواستی

 اما مباد قسمت من یار دیگری .

 

مسلم محبی