چشمهایت درشت تر باشد
زودتر لو میدهند
غم هایی که درون آن شناورن...
فرشید زاهدی
روح برخاسته از من ته این کوچه بایست،
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم”
کاظم بهمنی
،
موسی شکافت نیل که پیغمبری کند
ما شانه میکشیم به زلف تو، شاعریم ...
مهرداد تکلو
دیشب پدر بلیط به مشهد خریده بود...
این بار هشتم است که از خواب میپرم
تو را درست ندیدم سرِ قرار.. ببخش!
که هرچه میکشم از اشکِ مردمآزار است...
حسین دهلوی
در وضعِ روزگار نظر کن به چشمِ عقل
احوالِ کس مپرس که جایِ سوال نیست
عبید زاکانی
گهی به وصل دهی وعده، گه به قتل مرا
خوشا دمی که برآید از این دوکار یکی...
کاتبی ترشیذی
گر تو هم چون ما پریشانحال و تنهایی بیا
جمع، جمع مردم تنهاست؛ میآیی بیا...
فاضل نظری
یادت نمی رود زِ خیالم مگر به مرگ
ذکرت نمی رود به زبانم مگر به خیر
سجاد رشیدیپور