تو،
در تمامِ زبانها
ترجمهی لبخندی،
هر کجای جهان
که
تو را بخوانند
گُل از گُلِ شان میشکفد.
قبول کن بانو
چشمهایت شور است !
هرچه بیشتر می بینمت
تشنه تر می شوم !
مادر گفت: معجزه شده است!
باور کردم،
چرا که تو مُرده بودی وُ
دنیا به آخر نرسیده بود!
یا ضامن اهو...
چشم ابرویش تیر و کمان است
اهویی در گلویم گیر کرده است...!
ستاره بخت ما
چراغ هواپیما بود...!
،بخاطر مسائل مذهبی از هم جدا شدیم....!!؟
او فکر میکرد " خداست " من قبول نداشتم....
مهرداد تکلو