ز فریب وعده امشب نزدیم چشم بر هم
که شب امیدواری در خانه باز باشد
نظیری نیشابوری
عمری الف رساله حب لم تکتب لعینیک
هزار نامه ی عاشقانه ست عمرم
نا نوشته برای چشمانت
غاده السمان
هوای بی تو پریدن نداشتم ، آری
بهانه بود همیشه شکسته بالی من
محمد علی بهمنی
جای ترنج ، دست و دل از خود بریده ام
این است راز و رمز دل از دست دادگی
سعید بیابانکی
ای در آمیخته با هر کسی از راه رسید ...!
میتوان از تو فقط دور شد و آه کشید ...
کاظم بهمنی
نامم ز کارخانه ی عشاق محو باد
گر جز محبت تو بود شغل دیگرم
حافظ
دیشب چراغ دیده ی من تا سپید سوخت
اتش فتاده بی تو به ماتم سرای اشک
رهی معیری
آغوش مرا محرم آن خرمن گل کن
موی کمرت طاقت این بار ندارد ....
صائب تبریزی