شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

غزل معاص

حس می‌کنم کنار تو از خود فراترم
درگیر چشم‌های تو باشم رهاترم

قلبی که کنج سینه‌ی من می‌زند تویی
من با غم تو از خود تو آشناترم

گفتی بگو ، اندوه و غصه ات ز چیست!؟
من هر چه بی قرار ترم بی صدا ترم

هر لحظه اتفاق می‌افتم بدون تو
از مرگ ها و زلزله‌ها بی‌هواترم

حالم بد است با تو فقط خوب می‌شوم
خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم ...

طالب آملی


چون کنم درد تو پنهان؟ که ز بسیاری ضعف 

گرهِ گریه، زِ بیرون گلویم پیداست ...


طالب آملی

فاضل نظری


همراه بسیار است، اما همدمی نیست

مثل تمام غصه‌ها، این هم غمی نیست


فاضل نظری 


هوشنگ ابتهاج


به دستِ کوتهِ من دامن تو کِی رسد ای گل! 

که پای خسته‌ی من عمری، از پیِ تو دویده


هوشنگ ابتهاج 

عطار

جهانی راز دارم مانده در دل

که را گویم چو یک محرم ندارم ...! 

عطار

حرف دلم آن بود که با خلق نگفتم 


بغضیست در این ابر ، که باران شدنی نیست

سعدی

جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد


یاری که تحمل نکند یار نباشد


سعدی

مهرداد تکلو


از مستی ما گشت جهان پوچ و بقا هیچ


یا رب، سرِ یارم به سلامت، سرِ ما هیچ! 



مهرداد تکلو


خاقانی


به کوری چشم ، حسودان ، چشم تنگ ، 


خدا به من داده بهترین حورش


خاقانی