شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

،چشم های تو
آنقدر معجزه بود 
که خدا را وسوسه می کرد 
پیامبرانش را 
دوباره به زمین بفرستد!

،به بدرقۀ تو دست تکان دادم

تنهایی

به استقبال خودش تعبیر کرد.

،عشق 
زبان مشترکی ست 
اما 
از لهجه ام می ترسم 

مثل یک کارگر تحقیر شده ی افغانی!

،تا کی رم آهو ها را در چشمت ببینم و

آه بکشم ؟

عشق جرات می خواهد عزیزم...

می روم پلنگی دست و پا کنم !

،مانند همیشه چشم هایم به در است

بر سفره ی ما جگر نه ، خون جگر است

ته مانده ی سفره ی شما را آورد

آری ، پدرم  مورچه ی  کار گر  است

،پرواز چه لذتی دارد
وقتی
زنبور کارگری باشی
که نتوانی
عاشق ملکه بشوی