-
فاضل نظری
شنبه 13 مرداد 1403 11:31
بر زمین افتاد شمشیرت ولی چون جنگ بود بر تو میشد زخمها زد، بر من اما ننگ بود با خودم گفتم بگیرم دست یا جان تو را؟ اختلاف حرف دل با عقل صدفرسنگ بود گر چه دستت را گرفتم باز هم قانع نشد تا نبخشیدم تو را، دل همچنان دلتنگ بود چون در آغوشت گرفتم خنجرت معلوم کرد بر زمین افتادن شمشیر، خود نیرنگ بود من پشیمان نیستم، اما...
-
قدسی مشهدی
یکشنبه 7 مرداد 1403 23:44
در غیرتم که سایه چرا با تو همره است دنبال کَس مباد دلِ بدگمان من ... قدسی مشهدی
-
فاضل نظری
یکشنبه 7 مرداد 1403 20:09
زخمی کینهی من! این تو این سینهی من من خودم خواستهام کار به اینجا بکشد حال با پای خودت سر به بیابان بگذار پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد فاضل نظری
-
حافظ
یکشنبه 7 مرداد 1403 20:07
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه انی رایت دهرا من هجرک القیامه دارم من از فراقش در دیده صد علامت لیست دموع عینی هذا لنا العلامه هر چند کآزمودم از وی نبود سودم من جرب المجرب حلت به الندامه پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا فی بعدها عذاب فی قربها السلامه گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم و الله ما راینا حبا بلا ملامه حافظ چو...
-
سعدی
یکشنبه 7 مرداد 1403 20:05
یارب این نامه سیه کردهی بیفایده عمر همچنان از کرمت بر نگرفتست امید ...! سعدى
-
رضا قاسمی
شنبه 16 تیر 1403 12:01
#امیری_حسین_و_نعم_الامیر از ریشههای پرچمِ تو عشق میچکد ما را چه احتیاج به گیسوکمندها! رضا قاسمی
-
ادیب امینی
سهشنبه 22 خرداد 1403 23:16
دردم همه در مصرع بعد است : "من ماندم و او رفت و نیامد ..." ادیب امینی
-
عمران میری
دوشنبه 21 خرداد 1403 14:45
بغض من باز شد اما غزل آغاز نشد فلسفه یاد تو بود ، از سر من باز نشد پر پرواز من آخر پر پرواز نشد خوب این رابطه را مسئله دارش کردی آسمان تیره شد و نم نم پاییز گرفت بی تو این مزرعه ها را غم پاییز گرفت عالم بعد تورا عالم پاییز گرفت هرچه غم بود تو در شعر قطارش کردی گره خوردیم به این رابطه و کور شدیم همه گفتند که ما وصله ی...
-
سعدی
جمعه 18 خرداد 1403 21:48
رویی که نخواستم که بیند همهکس الا شب و روز پیش من باشد و بس پیوست به دیگران و از من ببرید یارب تو به فریاد من مسکین رس سعدی
-
ترابی بلخی
جمعه 18 خرداد 1403 21:46
به سنگ رخنه شد از بس گریستم بیتو ز سنگ سختترم من که زیستم بیتو... ترابی بلخی