شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

،باتو قدم زدن را دوست دارم ..
به جای خانه
برایت جاده
خواهم ساخت ..

،فرقی ندارد !
شرق یـــــا غرب 
شمـال یــا جنوب
من، تو را به هر جهت دوست دارم هنوز ...

،تو آمدی   ...
به نام عشق
یکی نبود ِ قصّه ام شدی
و بعد از آن
کلاغ آرزوی من
در هیچ قصّه ای
به خانه اش نمی رسد ..

،گفته بودی : که چرا محو تماشای منی ؟ 
آنچنان مات که یک دم مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی ..

کوچه های بن بست
همان خیابان های غمگینی هستند
که از رسیدن به تو
نا امید شده اند

،عزیزکم
من که نمرده ام
سفره دلت را باز کن
قول میدهم
اگر برای آوردن خنده روی لبهایت
کاری از دستم برنیامد
چهار زانو بنشینم
و تا آخرین لقمه
غمهایت را نوش جان کنم
چند نخ سیگار هم رویش

، می گـوینـد هــر کـس نیمـه ی گمشـده ای دارد

تـــــو  امـا

تمــــام گمشــده ی منــی...