شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

با این که دل بدون تو تنها نمی شود
با این که عشقت از سر من وا نمی شود
اما هنوز دست نمک ناشناس تو
از پای سفره دلم پا نمی شود

وقتی دو حرف لعنتی جدول دلت
من می شود ، تو می شود و ما نمی شود

دیگر به چشم هیچ کسی زل نمی زنم
دیگر شبیه چشم تو پیدا نمی شود

قصّه ی عشق غم انگیز...نمی فهمیدیم!
وسعت حادثه را نیز نمی فهمیدیم
زرد بودیم همه عمر ، ولی تا گفتند:
- علّتِ زردیِ پاییز؟ نمی فهمیدیم!

فرقِ بین هوس و عشق کمی مبهم بود 
از دو چشم دغل و هیز نمی فهمیدیم!

ما مترسک شده بودیم وَ چیزی غیر از - 
اتّفاق ِ سرِ جالیز نمی فهمیدیم

"زندگی قصّه ی تلخیست..." وَ مشکل این بود 
قصّه ی تلخ و غم انگیز نمی فهمیدیم

از غم که چشم های تو لبریز می شود
انگار فصل ها همه پاییز می شود

وقتی که خنده می کنی و حرف می زنی
پاییز چون بهار دل انگیز می شود

تلفیق چشم شیر و غزال است چشم تو
چون با غرور و عشق گلاویز می شود

جز سایه ای نماند ز من با طلوع عشق
آن نیز با غروب تو نا چیز می شود

با تو 
نگران هیچ طوفانی نیستم
قطره ام شاید 
اشکی 
لغزیده بر تندیس رنگین کمانت
با تو 
ترسی از سقوط چشمانت ندارم
با تو ای کسوف بی تاب 
سکوتِ سنگینِ شبانه های ِ من
جزر و مدِ عاشقانه های ام
بانویِ گرگ و میش من ...

از تو کبریتی خواستم که شب را روشن کنم
تا پله‌ ها و تو را گم نکنم
کبریت را که افروختم، آغاز پیری بود
گفتم دستانت را به من بسپار
که زمان کهنه شود
و بایستد
دستانت را به من سپردی
زمان کهنه شد و مُرد.
..........................

صبوری می کنم
تا شاید روزی
برگردانی روی ات را
و همه ی دنیای مرا ببینی 
که در نگاه تو خلاصه شد 
و هر بار
ترس نبودنت
با ندیدنت یکی شد 
در بارانی بهاری
...
صبوری ات را می کنم
تا بوی تو
به مرز چنونم بیاید 
شاید
مثل آخر زمستان
آب شود
یخ حسرت و آدم های برفیِ خانه 
...

بیا با هم یک تصویر زیبای دیگر از عشق بکشیم ،
تصویری مثل آن نقاشی دیروز
تا به یادگار بماندو این یادگاری مثل یک خاطره بماند ، 
تا ما نیز مثل خاطره ها باشیم ، نه خاطره ای از گذشته ، 
خاطره هایی شیرین از هر روز زندگی مان که همیشه تا ابد در قلبمان به یادگار بماند....!

اه.... 

ای فرشته ی زیبای من..

تو که میدانی عاشق ترین قلب دنیا

در سینه کدام ادم می تپد؟!

نگران هیچ چیز نباش..

<< سرنوشت حریف عشق نیست >>..

اخر چه کسی این افسانه را باور میکند !..

که فقط با یک بوسه ی ساده..

تو زمینی شده ای

ومن...

بال دراورده ام ..؟!

ساز قدیمی روی طاقچه ام ! 

اهنگ دوست داشتنت را..

هر روز با خودم تمرین میکنم..

مبادا روزی که برسی..

و..

کوک نباشم ...!