شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

گاه برای « ساختن » باید « ویران » کرد 
گاه برای « داشتن » باید « گذشت »
و گاه در اوج « تمنا » باید « نخواست » . . .
« تنهایــــــی » همان « مرگ است که رو دربایستی دارد » !!!

بـه فکر نــوازش « دست های » منی! 
بی آنکــه بدانی ...
« دلـــم است کــه تنهــا مانــده »
« دست هایــم دو تاینــد » .....!!!

نمی گویم دوستت دارم ...
« عشق به تــــــــــــــو » ، اعتراف سنگینی ست
در روزگار عدم قاطعیت
مجنون تـــــو بودن « متهمم » می کند
به چشمان سیاهی که نداشته ام 
می نـــــــــــویسم : « دوستت دارم »
و « قایمش » می کنم....

کسی که رفت
ارزش عشق تو را ندارد !

پـس
اشـک هایـت را
هـمــراه بــا چـــراغ
خـامـوش کـن و
آسوده بــخواب !

که همیشه
چـه بـه قهـــر
چـه بـه مرگ

آدمــهــا ،

آمــده اند 
بــرای رفـتــــــن !

نمیدانم « کجای بازی ما اشتباه بود »
که تو دیگر « همبازی من نیستی » 
و من هنوز.....
« گرگم به هوای تو » !!!!!!!!!!!!!

از همه ی درختان این دیار, سراغ تو را گرفته ام.... شاید روزی عکسی با آن ها گرفته باشی....

در جنگ با تو
من تتها
یک لشکر
شکست خورده ام

،ابریشم موهایت

حکایت جاده ی ابریشم است

تمام تاریخ را به هم گره می  زند . . .!

،شرط دل دادن دل گرفتن است
 و گرنه

 یکی بی دل می‌شود

 و

دیگری دو دل