شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

زمین را عاشقت کردی، هوا را عاشقت کردی
و هر چه بود بین این دو تا را عاشقت کردی
گِلت وقتی که حاضر شد خدا لبخند زد، یعنی
ز بس زیبا شدی حتی خدا را عاشقت کردی
به خود می بالم از عشقت ولی همواره می پرسم:
چه در ما یافتی آیا که ما را عاشقت کردی؟!
نه تنها من، نه تنها او، نه تنها شاعران، حتی
غزل را، بیت ها را، واژه ها را عاشقت کردی
سپس عشق تو از واژه به قلب ساز ناخن زد
و بعد از آن دور می فا س لا را عاشقت کردی
به وقت خواندنت بی اختیار از بغض لبریزم
تو حتی بغض را، حتی صدا را عاشقت کردی

انقدر برای دیدنت عجله کردم که هنوز ، .

" دلم " .. 

بند کفشهایش را نبسته بود !..

با همان حال، تمام دشت را دویدم تا به تو برسم:

که مبادا پیش از من " ناز نگاهت " خریدار پیدا کند

اخر شنیدم که کسی میگفت: 

شقایقها هم عاشق میشوند....!!!

من به شوق لمس سر انگشتان تو

عاشق تمام شکوفه های بهار شده ام

آیین جدیدی ست دوست داشتن تو

بهار را از دستان خدا ربوده ام !

وقتی می گویم دوستت دارم،
به دستانم نگاه نکن!
اینکه می گویند...
قلب هر انسانی به اندازۀ مشت خودش است،
حقیقت ندارد!
لااقل وقتی پای عشق در میان باشد،
محبت توی یک مشت جا نمی شود

همیشه لازم نیست چهره ای زیبا داشته باشی
یا صدایی دلنشین
همین که قلبت زیبا باشد
قلبت زیبا ببیند، کافیست
داشتن قلبی زیبا تا اندازه ای خاص هست
که بتوانی خیلی ها را مجذوب خود کنی

همه میگویند چشمانش رنگارنگ است
اما من میگویم
چشمانش عسلیست
نه برای رنگش
برای اینکه شیرین ترین لحظاتم
در چشمان او خاطره شده اند . . .

برای عاشقی سالها
مشقِ کوه کندن کرده بودم
ولی افسوس
در این روزها
برای عاشقی باید
رسمِ دل کندن بیاموزم...!!

اندوهش غروبی دلگیر است ،در غربت و تنهایی. 

همچنان که شادیش طلوع همه آفتاب هاست ..

اگر افتخارت « دل شکستن » است ...
به عزیزانت بگو « اسپند » دود کنند
این بار « افتخار » که نه …
« حمـاسه آفریدی » !!!