نمیدانم چه دنیاییست که دلها سنگ می بینم..
به دریا صید ماهی میروم خرچنگ می بینم..
حنای جمله عطاران همه بی رنگ می بینم..
تمام عهد و پیمان ها پر از نیرنگ میبینم..
ساده نیست دل کندن
وقتی
هر روز که میگذرد
در من تکثیر می شوی
می دانی
با بودنت
من / هر روز که میگذرد شاعرتر می شوم
و هیچ چیز
به قوتِ بودن تو
مرا آرام نمی کند
و باور کن
که کمی از تو،
فقط کمی از تو
برای شاعرانگی هایم
کافیست!!