،می رسی
ناگهان
شبیه برف
تا بگویمت سَ…
رفته ای
بغض می کنند
در گلوی من
سه حرف
،هیچ تضمینی برای شادخواری نیست
شیر یا خط میکند اندوه...
،از اینهمه اما و ایکاش
مغرورتر باش!
دیوانگی آداب دارد.
،تو رفته ای
و مامور اداره برق
هرکار میکند
چراغ این خانه روشن نمیشود !!!
،به تاوان دل شکسته ام ...
هزاران دل خواهم شکست...
گناهش پای کسی که دلم راشکست...