شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

شعر سپید


،امسال تو را داشتم

می شود امسال را تحویل ندهم ؟



زانیار برور

مهرداد تکلو



،تمام دفتر شعرم را برگ برگ میکنم

شاید یک قایق کاغذی ام به تو برسد

  مهرداد تکلو

عاشقانه معاصر


،دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم؟



هزار نامه به پای کبوتری که ندارم..


"سجاد رشیدی پور"

بهترین غزل های معاصر

 

،شاه شــطرنج منی با رخ مـاهت چه کنم؟
با سپید دل وچشمان سیاهت چــه کنم؟

،تا ابد در دلی و گاه به گاهی دیده...
با دل و دیده و این گاه به گاهت چه کـنم؟

،پادشاهی به جمال و رخ و اوصاف کمال... 
من و یک عالمه اوصاف سپاهت چه کنم؟

عالمی خاطر چشمان تو را می خـواهند...
من و یک لشکری از خاطره خواهت چه کنم؟

،بزم خورشیدی و کس طاقت رخسارت نیست...
در سحر با طپش صبح "پگاهت"چه کــنم؟

،در کلاس ادبت ســائل جامی غـــزلیم...
جز تــمنا به صف درگه شاهت چه کــنم؟

دل به دریا زدگان بـــیم ز طوفان دارند...
صخره سان،گر نکنم تکیه پـناهت چه کنم؟

برادر یوسـفم ودامن صحرا هـمه گرگ آلود است...
گر پناهم نشود گوشه ء چاهت چه کنم؟

روزها رفته و در فاصله هایت قرنیست...
من واین روز وشب وهفته و ماهت چه کنم؟
 
،جامی از چـشمه وصل تو بهشت است ولی...
دوزخم با عطش بار گـناهت چه کنم؟

،رخ مهـتاب تو در آینهء ماه افـتاد...
با چنین جلوه بیایم سر راهت چه کنم؟


حسین علی دلجویی

بهترین غزل های معاصر

 

،شاه شــطرنج منی با رخ مـاهت چه کنم؟
با سپید دل وچشمان سیاهت چــه کنم؟

،تا ابد در دلی و گاه به گاهی دیده...
با دل و دیده و این گاه به گاهت چه کـنم؟

،پادشاهی به جمال و رخ و اوصاف کمال... 
من و یک عالمه اوصاف سپاهت چه کنم؟

عالمی خاطر چشمان تو را می خـواهند...
من و یک لشکری از خاطره خواهت چه کنم؟

،بزم خورشیدی و کس طاقت رخسارت نیست...
در سحر با طپش صبح "پگاهت"چه کــنم؟

،در کلاس ادبت ســائل جامی غـــزلیم...
جز تــمنا به صف درگه شاهت چه کــنم؟

دل به دریا زدگان بـــیم ز طوفان دارند...
صخره سان،گر نکنم تکیه پـناهت چه کنم؟

برادر یوسـفم ودامن صحرا هـمه گرگ آلود است...
گر پناهم نشود گوشه ء چاهت چه کنم؟

روزها رفته و در فاصله هایت قرنیست...
من واین روز وشب وهفته و ماهت چه کنم؟
 
،جامی از چـشمه وصل تو بهشت است ولی...
دوزخم با عطش بار گـناهت چه کنم؟

،رخ مهـتاب تو در آینهء ماه افـتاد...
با چنین جلوه بیایم سر راهت چه کنم؟


حسین علی دلجویی

شعر سپید




،ﻫﻤﭽﻮ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﻧﻮ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ
ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺖ
 ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﯼ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ



عباس معروفی

شعر سپید




،ایهام و استعاره و تمثیل و نقطه چین

آسان که نیست شاعر چشمان او شدن

 

 محمدعلی بهمنی 

شعر سپید


،هر روز یکی از خاطره هایش دمارم را در می اورد!؟

عاقب دوست داشتن

غم خوردن ، به نرخ روز است.....

   
     مهرداد تکلو

بهترین غزل های معاصر



،دارد از هرم تنم پیرهنم می سوزد
پیرهن جُرم ندارد، بدنم می سوزد

آتشی نیست، شراری نه لهیبی هم نه
جای برخورد نگاهت به تنم می سوزد

،چشمهء زیر زبان تو چه شیرین و چه تند
تا بنوشم دهنت را دهنم می سوزد

دست چنگیز سرانگشت تو افتاده ام و
جای جای بدنم چون وطنم می سوزد

عاشقی مردن یک دفعه ز غم نیست که از-
متولد شدنم تا کفنم می سوزد

،واژه ها تاب نشستن به عروضم را نیست
فعلاتن فعلن فاعلنم می سوزد



ابوذر دارابی