شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

حسین دهلوی

سرت مهمان زانوی غم است امشب ، چه باید کرد

نشد یک بار هم لایق ببینی شانه‌ی ما را ...


حسین دهلوی

سالک یزدی

ابرم، به روزگارخودم گریه می‌کنم

چشمم، به حالِ زار خودم گریه می‌کنم


هر شب به یاد عمرِ به غفلت گذشته‌ام

چون شمع بر مزار خودم گریه می‌کنم


عمری گریستم به تمنّای یار و حال

بر قلب داغدار خودم گریه می‌کنم


بر من جفا و طعنه‌ی بیگانه سهل بود

از دست جورِ یار خودم گریه می‌کنم


این گریه‌ها، سرشکِ غریبانه نیستند

همواره در دیار خودم گریه می‌کنم


مثل درختِ شاخه‌شکسته، گَهِ بهار

در پای شاخسار خودم گریه می‌کنم


از بس گریست چشم من از دست این و آن

بر چشم اشکبار خودم گریه می‌کنم


تاکم، فرازِ دار بُود خان و مان مرا

پیوسته روی دار خودم گریه می‌کنم


فوّاره‌ام، نمی‌رسد آزار من به کس

در حیطه‌ی حصار خودم گریه می‌کنم


«سالک!» کنون که نیست مرا یار و همدمی

با درد بی‌شمار خودم گریه می‌کنم...


سالک یزدی 

امیر حسین هدایتی

حاصل بارش ابری که منم، چیزی نیست


فقط از بارِ دلِ سوخته‌ام می‌کاهم...


امیرحسین هدایتی

احسان پرسا

تو سرگرمِ تماشایی و من گرمِ تماشایت

تماشای تماشایت، تماشایی تماشایی‌ست!


احسان پرسا 

‌‌

حسین کرمی

ای‌کاش از تو هیچ نمی‌گفتمش... ببین


دوست دشمنم گشت و یارم شریک ...


حسین کرمی 

غلامرضا طریقی

وقتی که یار، قافیه‌ی بار می‌شود


غمگین مشو که با احدی یار نیستی...


غلامرضا طریقی

غلامرضا طریقی

وقتی که یار، قافیه‌ی بار می‌شود


غمگین مشو که با احدی یار نیستی...


غلامرضا طریقی

محمد سهرابی

بر ما که بی‌کَسیم کسی مرحمت نکرد

از آشنا و غیر ببینم ستم هنوز ...


محمد سهرابی

امیر خسرو دهلوی

من ز تنهایی به خون غرق و تو پهلوی کسان

خون من در گردن آن کَس که در پهلوی تست


امیرخسرودهلوی