احمد صالحی نژاد

 خدا نخواست ، قضا و قدر اجازه نداد 

نشد کنار تو باشم ، سفر اجازه نداد 

احمد صالحی نژاد

سجاد سامانی

دو عاشقیم ولی در دو داستان جدا 

به هم رسیدن ما خوب بود اگر می شد 

سجاد سامانی

مهرداد تکلو

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سیمین بهبهانی

باز گو ، ای به کنار دگری خفته ی من 

چه کند با غم تو این دل آشفته ی من ؟

سیمین بهبهانی

فاضل نظری

ما را کبوترانه وفادار کرده است

ازاد کرده است و گرفتار کرده است

بامت بلند باد که دلتنگی ات مرا 

از هر چه غیر تو بیزار کرده است 

فاضل نظری

پوریا شیرانی

دلواپس و دلتنگ شدی ، دل نسپردی

دلگیر و دل ازرده شدم ، دل نبریدم

ما هر دو رسیدیم به یک مرحله اما 

تو دست کشیدی ز من و من نکشیدم

پوریا شیرانی

علیرضا بدیع

درخت خشکم و هم صحبت کبوترها 

تو هم که خستگی ات رفت میپری از من 

علیرضا بدیع

طالب املی

گفتی: چه کام داشت دلت؟ تا کنم روا 

کامی نداشت غیرِ تو ، تفتیش کردم

طالب آملی

فلکی شروانی

گفتی که تا ز نزد تو دورم چگونه‌ای؟

دور از تو آنچنان که منم هیچکَس مباد...

فلکی شروانی