دلم گرفته و تنها درون پیله ی خویش
بفکر دیدن رویت ، به گریه افتادم
جواد صارمی
من از نجابت رفتار او نپرهیزم
قسم به چنگ زلیخا به پشت پیراهن
مریم عظیمی
بیداری ارمغان دل رفته ی من است
هرگز نمی شود شب عاشق ، سحر به خیر
سجاد رشیدی پور
صلی الله و علیک یا ابا عبدالله
هر که آمد ز تنت چیزی برد
السلام ای که به گودال کرم خانه زدی
در فال غریبانه ی خود گشتم و دیدم
یک جمله نگفتی ز غم و یوسف و کنعان !
حسین کرمی
ساعت از نیمه شب و وقت سحر نیز گذشت
یه نفر نیست بپرسد ... که چرا بیداری ؟
مهدی رضایی
همدرد من ! عزیز من ! ای مرد بینوا
آخر تو نیز زنده ای ، این خواب جهل چیست ؟
مهدی اخوان ثالث
آمد و رفتی ندارد هیچکس در خانهام
آنکه برمیداردَم از خاکْ سیلاب است و بس
اشرف مازندرانی
میروی ، بَس که به این خانه تعلّق داری
در دلِ آینه تصویر تو جا میماند ....
جواد منفرد