قصّهی نیمهتمامِ همهی زندگیام!
بیقرار تواَم و در دل بیتاب بمان...
علی نیاکوئی لنگرودی
برون کردم ز چشم خود سحرگه خواب شیرین را
نمیخواهم به هر عذری ز رویت چشم بردارم ...
حسن ملکوتی خواه
مگر جانی که هرگه آمدی ، ناگه برون رفتی ؟!
مگر عمری که هرگه میروی ، دیگر نمیآیی ؟!
هلالی جغتایی
.به هر زبان اگر مرا در این جهان صدا کنی
بدون مکث میرسد به گوش من صدای تو...
محسن آریاپاد