-
طالب اصفهانی
چهارشنبه 18 مرداد 1402 17:19
بیروی تو بیرون کنم از دیده نظر را گر ذوق تماشای تو منظور نباشد... طالب اصفهانی
-
محمدرضا یار
چهارشنبه 18 مرداد 1402 17:18
بیتو آنقدر که در خاطرهها گم شدهام چند وقتیست که از حال خودم بیخبرم... محمد رضا یار
-
کلیم کاشانی
شنبه 14 مرداد 1402 20:00
، هر کس شناخت قدرِ مرا ، قیمتم شکست گوهرشناس بیغرضی در جهان کجاست؟ کلیم کاشانی
-
حسین منزوی
شنبه 14 مرداد 1402 19:58
مژگان به هم بزن که بپاشی جهانِ من کوبی زمینِ من، به سرِ آسمان من درمان نخواستم ز تو من درد خواستم یک دردِ ماندگار! بلایت به جانِ من میسوزم از تبی که دماسنجِ عشق را از هُرمِ خود گداخته زیرِ زبانِ من تشخیصِ دردِ من به دلِ خود حواله کن آه ای طبیبِ دردفروشِ جوانِ من! نبضِ مرا بگیر و ببر نامِ خویش را تا خون بدل به باده...
-
صائب تبریزی
شنبه 14 مرداد 1402 19:56
میتوان خواند از جبین خاک احوال مرا بس که پیش یار حرفم بر زمین افتاده است صائب تبریزی
-
کلیم کاشانی
شنبه 14 مرداد 1402 19:46
. ای روزگار یکسره ارزانیِ تو باد... این تهمت حیات که بر ما گذاشتند! کلیم کاشانی
-
فاضل نظری
شنبه 14 مرداد 1402 19:45
شدی در چشمهایش خیره ای دل! سادگی کردی از این پس هیچکس را غیر از او زیبا نمیبینی... فاضل نظری
-
حسین دهلوی
شنبه 14 مرداد 1402 19:44
قلم به دست گرفتم، ولی چه بنویسم؟ که شرحِ بیکسیام در خطوط پیشانیست! حسین دهلوی
-
سعدی
شنبه 14 مرداد 1402 19:42
مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام تو فارغی و به افسوس میرود ایّام... سعدی
-
فاضل نظری
شنبه 14 مرداد 1402 19:40
گفتی که ز خود بگذر و دیدی که گذشتم از روح و روان هم، تن و جان هم، دل و دین هم فاضل نظری
-
هادی محمد حسنی
شنبه 14 مرداد 1402 19:36
تمام مردم دنیا به دین خود باشند برای من که مقدستر از تو دینی نیست هادی محمدحسنی
-
رضا قاسمی
جمعه 23 تیر 1402 11:44
در جنگ روزگار من و برق چشم تو روز سیاه از شب روشن شکست خورد حرف از نبرد با مژهات شد، قلم گریست سرنیزهای که از سر سوزن شکست خورد رضا قاسمی
-
فرزاد نظافتی
پنجشنبه 15 تیر 1402 02:47
پا به پایت تا ته این جاده میآیم، نترس این منم؛ عاشقترین دلداده... میآیم، نترس در مسیر عشق، از آیینه هم صادقترم ساده بودم، ساده هستم، ساده میآیم، نترس خم به ابرویت نیاور ذرّهای، دق میکنم عاشقت با خون تعهّد داده... میآیم، نترس عقل میگوید نرو، امّا نمیفهمد که عشق در دل واماندهام افتاده... میآیم، نترس در دل...
-
کبری موسوی قهفرخی
پنجشنبه 15 تیر 1402 02:46
زخم با انگشتهای کوچکم دیرآشناست ای گل سرخِ شکفته لابهلای تیغها! کبری موسوی قهفرخی
-
زهره نیک دل
پنجشنبه 15 تیر 1402 02:45
برای دیدنت آنقدر بیقرارم که تمام عقربهها را کشیدهام به جلو زهره نیک دل
-
قصاب کاشانی
پنجشنبه 15 تیر 1402 02:44
اندوه و داغ و درد و غم و آتشِ فراق کردیم جمع و در دل دیوانه ریختیم قصاب کاشانی
-
سید احمد حسینیان
پنجشنبه 15 تیر 1402 02:43
باخبر هستی نگاهم بیقرار چشم توست؟ عاشق دیوانهات چشمانتظار چشم توست اختیار قلب من دیگر ز دستم رفتهاست از زمان دیدنت، در اختیار چشم توست شک ندارم دور چشمان تو میگردد زمین گردش زیبای دنیا بر مدار چشم توست من تصوّر میکنم گاهی تو در آیینهای این خیالاتیشدنها یادگار چشم توست! ناز چشمان تو، خالق را به وجد آوردهاست...
-
ناصر حامدی
چهارشنبه 14 تیر 1402 01:24
ا یاد چشمهای تو خوب است خواب من از ابرها کناره بگیر آفتاب من! رو بر کدام قبله به چشم تو میرسم؟ چیزی بگو پیامبر بیکتاب من! چشم تو را کجای جهان جستوجو کنم؟ پایان بده به تاب و تبِ بیحساب من دور از شمایل تو چنانم که روز و شب خندیدهاند خلق به حال خراب من... ناصر حامدی
-
سعدی
چهارشنبه 14 تیر 1402 01:22
نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند همه اسمند و تو جسمی همه جسمند و تو جانی سعدی
-
فاضل نظری
چهارشنبه 14 تیر 1402 01:21
آتش بزن مرا که به جز شاخههای خشک باقی نمانده از تن من، چیز دیگری... فاضل نظری
-
غنی کشمیری
چهارشنبه 14 تیر 1402 01:19
روزِ خوش در زندگی هرگز نصیبِ ما نشد عمر در ماتم به سر بردیم چون شمعِ مزار غنی کشمیری
-
صائب تبریزی
چهارشنبه 14 تیر 1402 01:18
از حجاب عشق نتوانیم بالا کرد سر در تماشاگاه لیلی بید مجنونیم ما ... صائب تبریزی
-
فیض کاشانی
چهارشنبه 14 تیر 1402 01:17
در دل تنگم خموشی میکند انبار حرف مَحرمی کو تا بگویم اندک از بسیار حرف فیض کاشانی
-
تک بیت های ناب
یکشنبه 4 تیر 1402 21:10
هر که افزون گشت سیم و زرش زر نباریده از آسمان بر سرش از کجا جمع کرده این زر و مال یا خودش دزد بوده یا پدرش ؟
-
سعید صاحب علم
جمعه 2 تیر 1402 21:42
هرگز فراق خاتمهی رنجِ عشق نیست.. خُشکید غنچه ، خار ولی تیز مانده است ! سعید صاحب علم
-
سید مهدی ابوالقاسمی
جمعه 2 تیر 1402 21:41
نسیم بوی فراق تو را پراکندهست مگر جدا شده از بند رخت پیرهنی؟ سید مهدی ابوالقاسمی
-
سعدی
جمعه 2 تیر 1402 21:39
ف راق یار که پیش تو کاه برگی نیست بیا و بر دل من بین که کوه الوند است. سعدی
-
حسین دهلوی
جمعه 2 تیر 1402 21:26
سخن خلاصهکنم، عاشقی همان رنجیست که در فراق ثریا، به شهریار گذشت... حسین دهلوی
-
هادی محمد حسنی
جمعه 2 تیر 1402 21:26
زلفِ رهای یار در آغوش بادهاست اما ز دور نیز نظر حق من نبود! هادی محمدحسنی
-
علامه غروی اصفهانی
جمعه 2 تیر 1402 00:51
سینۀ تنگم مجال آه ندارد جان بهوای لب است و راه ندارد گوشۀ چشمی به سوی گوشه نشین کن زانکه جز این گوشه کس پناه ندارد گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم خواجه مگر بندۀ سیاه ندارد از گنه من مگو که زادۀ آدم ناخلف استی اگر گناه ندارد هر که گدائی ز آستان تو آموخت دولتی اندوختی که شاه ندارد گنج تجلی ز کنج خلوت دل جو نیک نظر کن که...