شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

بهترین غزل های معاصر


،تماشایش رقــم می زد  خروج  از  دامن دیـن را

بنا کرده است در شم ش فلک قصر شیاطین را


،اگــــر دور  تو  می گردد نظـر  بر  ظاهرت  دارد

که پیچک خشک می خواهد تن گل های غمگین را


،به عشق اول ت شک کن ،که در این شهر و این دودش

درختــــان  شــوم  می دانند  باران  نخستیـن  را


...مگو این شاخه ی تنها کــه تنها یک ثمر دارد

چطور از خود جدا سازد اناری سرخ و شیرین را


...به این سو هم نگاهی کن،نگاهی درخورم؛یعنی

تفنگ ِ میــرزا  مشکن  غـــرور ِ  ناصرالدیـــن  را


،چرا جامِ بلورینـی بلغزد بر لبِ سینی؟!

چرا باید بترسانی خمارِ دور پیشین را؟!


،تو مثل قوم صهیونی که با آن چشم زیتونی

به اشغالت درآوردی دلِ من،این فلسطین را


،کمی آن سوی دیدارت چنان شعری نصیبم شد

که درحد کسی چون خود ندیدم آن مضامین را


،تو ای شاعر تر از «سیمین!» به «رستاخیز» اگر آیی

بپوشد سایـــه ی شعــرت فروغ هـر چــــه پروین را


،غزل هایــی کــه بر رویت اثر گفتی ندارد را

برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را


،سر از سنگینــی فکـــر وصالت درد می گیرد

به بستر می برم اما همین سردرد سنگین را


،به خوابــم آمدی حالا ، نفس بالا نمی آید

بگویم یا نگویم «یا غیاث المستغیثین » را


شعر سپید معاصر


،نگاه کن

پرنده ای شده ام برای خودم

بس که بال بال زده ام برای تو...!!


سمیه یزادنی

میثم داوودی

.
.
،رک بگویم! پیش چشمت اهل مِن مِن نیستم
ظاهرت را دوست دارم، فکر باطن نیستم

هرچه می آیم به سمتت، دورتر می ایستی
پاره کن تسبیح بسم الله را، جن نیستم

،روسری را پیش من بالا و پایین کم ببر
آنقَدَر ها هم که می گویند، مومن نیستم

سختم، اما ساده می افتم به لطف بوسه ات
اتفاقم، گرچه از دید تو ممکن نیستم

،باد وقتی می وزد از لای موی درهمت
ابر سرگردانم و در خویش، ساکن نیستم

،رک بگویم، دوستت دارم، بدون پیش و پس
پیش خط چشمهایت اهل مِن مِن نیستم

میثم داوودی

بهترین غزل های معاصر

،ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﯿﺖ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩ
ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﮐﺎﺷﺎﻧﻪ ﯼ ﻋﻄﺎﺭ ﺭﺍ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩ

ﻣﺜﻨﻮﯼ ﻫﺎﯼ ﻟﺒﺖ ﺭﺍ ﺷﺼﺖ ﻣﻦ ﮐﺎﻏﺬ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ
ﻣﻮﻟﻮﯼ ﺑﺎ ﺷﻤﺲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﮔﺮ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﮐﺮﺩ

ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﺑﻮﺩ ﻭﻫﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻘﺎﻣﯽ ﻋﺎﻗﺒﺖ
ﺳﺮ ﺧﻮﺵ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺴﺘﺖ ، ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﮐﺮﺩ

ﮔﯿﺴﻮﺍﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﺪﻩ ﻫﺮ ﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﺴﯿﻢ
ﻣﻮﺝ ﮔﯿﺴﻮﯾﺖ ﺷﺮﺍﺭ ﺍﻧﺪﺭ ﺩﻝ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩ

ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﻃﻨﺎﺯﯾﺖ ﺭﺍ ﺣﺎﻓﻆ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺩﯾﺪ
ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺮ ﺣﺎﻝ ﻣﻌﺸﻮﻗﯽ ﮐﻪ ﺯﻟﻔﺖ ﺷﺎﻧﻪ ﮐﺮﺩ


تک بیت های ناب


،فالِ حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست؟؟

من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ توام...


بهترین غزل های معاصر

،رمضان هم سپری شد خبری از تو نشد
از اَجَل یک خبری شد، خبری از تو نشد

هر که را می نگرم سهمی از این سفره گرفت
سهمِ ما خونجگری شد، خبری از تو نشد

غالباً پشتِ درِ بسته خبرهائی هست
کارمان دربه دری شد، خبری از تو نشد

نشد آخر که دلم را به کسی نسپارم
خانه مال دگری شد، خبری از تو نشد

فالِ فرخنده شبِ قدرِ مرا حافظ خواند
چه مبارک سحری شد، خبری از تو نشد....

تک بیت های ناب

،از شروع این جهان، مَرد از پی زَن می‌دوید..

از پی مردان دویدن را زُلیخا باب کرد..


شروین سلیمانی

تک بیت های ناب


،خواهشی! دارم نگو نه - حال من بد می شود

لطفاً از من بوسه ای... چیزی... مخواه

مسعود مقدم

تک بیت های ناب


،دست و پایی می توان زد، بند اگر بر دست و پاست

وای بــــر جــــان گــــرفتـاری که بنـدش بــر دل اســت!

علی نقی کمره ای