شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

فرشید زاهدی

.
،لبخند مرا بس بود، آغوش لهم می کرد
آن بوسه مرا می کشت، لب منهدمم می کرد
آن بوسه و آن آغوش، قتاله و مقتل بود
در سیر مرا کشتن، این پرده ی اول بود!
.
.
.
علیرضا آذر
.

با رفتنش رقم زده حیرانی مرا



،هر شبم وعده دهی کایم و من در سر راهت 
تا سحر چشم به ره مانم و دانم که نیایی


هاتف اصفهانی 

شعر کوتاه مهرداد تکلو

لامروت بعداز این عینک به چشمانت نزن

جنس های پشت شیشه بیشتر دل میبرند.

مرضیه دمر چلو

مهرداد تکلو سمیه یزدانی

،هرکه بپرسد: ای فلان!حالِ دلت چگونه شد!؟
خون شد و دم به دم همی از مُژه میچِکانَمَش...!

سعدی

ابرو باد و مه و خورشید و فلک هیچ حسین


،هﻨﮕﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﻡ


ﺩﺭ ﺭﮐﻌﺖ ﭼﻨﺪﻣﻢ ﺩﮔﺮ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﻡ

ﺍﯼ ﯾﺎﺭ ﭼﻪ ﻭﻗﺖ ﺁﻣﺪﻥ ﻫﺴﺖ؟ﺑﮕﻮ !

ﻣﻦ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺮﺳﺘﻢ،ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﮔﺬﺭﻡ؟


ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻓﺮﺟﯽ

سمیه یزدانی

،شده یک ثانیه یک قرن بر تو بگذرد ؟ هرگز!
تو اصلا معنی لحظه شماری را نمی فهمی


حمید رستگار

مهرداد تکلو

،حالم بد است... با تو فقط خوب می شوم

خیـلـــی از آنچه فکر می کنی مبتــلا ترم

اصغر معاذی

فرشید زاهدی


یک جور آتش می زنم روزی خودم را
کبریت دیدی...! یاد چشمانم بیفتی!


پویا جمشیدی

مهرداد تکلو

.



،شاعر هزاران شعر خواهد داشت وقتی که
یک تار مو جا مانده لای دفترش باشد...


علی صفری