شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

اشکم از روی گونه ام لغزید 

توی سیلاب گریه ها گم شد

پشت هم التماس یادم نیست 

اخرین دفعه بار چندم شد 


دختری از تبار اسفند ماه

دختری که دلیل شعرم بود 

در لباسی که بوی رفتن داشت 

روز آخر چقدر خانم شد 


طعم تلخ وداع در بغضم 

کوچه ها را پیاده برگشتم 

او که عطرش همین حوالی بود 

دست اخر نصیب مردم شد


نظرات 2 + ارسال نظر
نگاه شنبه 31 فروردین 1398 ساعت 00:13 http://negahekohestan.blogsky.com

معلوم بود شاعر این شعر با اون غارنشین محترم خیلی فرق داره قشنگ فهمیدم واقعیه چون دلمو سوزوند

به قول مهرداد تکلو

وقتی حقیقت ها به شعرت جای میگیرد

شاعر به دست شعر خود ،اینگونه میمیرد

نگاه جمعه 30 فروردین 1398 ساعت 03:18 http://negahekohestan.blogsky.com

چقدر ..........
چقدر....
چقدر...

گاهی کلمات خیلی ناشیوا هستن
گاهی فقط اشک ها حرف میزنن



جالتر اینکه این داستان واقعی میباشد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد