شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

اصغر معاذی

دنیا سکوت های مرا ساده فکر کرد 


از حرف دل پرند ، ولی بی شکایت اند


اصغر معاذی


با دلم گفته‌ام ای ساده! فراموشش کن

تا کجا چشم بر این جاده؟ فراموشش کن


دست بردار از او، خاطره‌بازی کافی‌ست

فرض کن گل نفرستاده... فراموشش کن


آن نگاهی که دَمِ آخر از او جا مانده

پیش او برده و پس داده، فراموشش کن


مردمانِ نگهش قلّه‌نشین‌اند هنوز

دل که در درّه نیفتاده... فراموشش کن


گفتم این تکّه‌غزل را بفرستم نزدت

دل ولی گفت نشو ساده! فراموشش کن


به شما برنخورد حال غزل بود و گذشت

اتفاقی‌ست که افتاده... فراموشش کن


میر والهی قمی

نگردم رنجه از دشمن اگر زوبین زند بر من

مرا آن گل به درد آرَد که یار از کین زند بر من


چنان گشتم ضعیف از غم که ریزد پیکرم از هم

اگر باد صبا، برگِ گل نسرین زند بر من...


میر والهی قمی

حسین دهلوی

شرح تنها بودنم تنها همین یک مصرع است:


کنجِ ریلی دور افتاده، قطاری سوخته...!


حسین دهلوی

 

مسیح کاشانی

زِ بس کز اضطراب شوق او بیرون شدم از خود


به گوشم ناله پنداری زِ راه دور می آید


مسیح کاشی

مسکین بخارای

قطره‌ی اشکیم امّا در درون دل نهان


گر به سوی دیده ره یابیم دریا می‌شویم


مسکین بخارای

حسین دهلوی

شیشه‌ی عطرم که حیران در هوایت مدتی‌ست


هستی خود را نمی‌دانم کجا گم کرده‌ام ...


حسین دهلوی

احمد پروین


نفسم گرفته امشب، ز مرور خاطراتم

منم و نگاه حافظ، مـن و شاخ بی نباتم


قلمم نمی نویسد، غزلی اگر بخواهم

همه‌خون شد و سیاهی، قلم‌من‌ و دواتم


احمد پروین

هاتف اصفهانی

هر شب به تو با عشق و طرب می‌گذرد

بر من زغمت به تاب و تب می‌گذرد


تو خفته به استراحت و بی تو مرا

تا صبح ندانی که چه شب می‌گذرد


هاتف اصفهانی