شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

سلام بر محرم

الا که راز خدایی خدا کند که نیایی

به کوفه شهر جدایی خدا کند که نیایی


به آب دیده نوشتم به لعل پاره سرودم

صدا زدم چه صدایی خدا کند که نیایی


 یا اباعبدالله


چون شمع سحرگاه مرا کشته ی خود کن ...


حیف است که گریان تو سر داشته باشد 

ایمان کرخی

به خاطر تو شدم گردبادِ دور تو گشتن

مرا تو خواستى امّا به هر طرف بدوانى!


ایمان کرخی

محمد حسن جمشیدی

اینکه از دور مرا زیر نظر داشته‌ای 

یعنی از حال من زار خبر داشته‌ای

 

چون نسیمی که به تنهایی خود خو کرده است 

تو هم از خانه خود قصد سفر داشته‌ای

 

فکر تردید به خود راه مده شرم مکن 

تو به قدر نفسی بوسه جگر داشته‌ای

 

شاید از عشق به من نیز بگویی اما  

در نهایت هوسی زودگذر داشته‌ای

 

از وفاداری من دم زدنت علت داشت 

که فراموش کنم یار دگر داشته‌ای

 

مرگ را در نظرم خوار شمردی اما 

شادم‌ای عشق همین‌قدر هنر داشته‌ای


محمدحسن جمشیدی

مجید ترکابادی

شبی برابر آیینه با خودم گفتم:

میان آن همه عاشق به یاد من هم هست ؟! 


مجید ترکابادی

هاتف اصفهانی

ناامید است ز درمان دو بیمار طبیب

چشم بیمار کسی و دل بیمار کسی...


هاتف اصفهانی


حسین زحمتکش


هر زمانی روبروی آینه رفتی بدان

در پریشان بودنت این «آه» بی تاثیر نیست


حسین زحمتکش

علی مقیمی

در سرت با ما خیال جنگ بود و دل‌خوشیم

عاقبت صلح است فرجام تمام جنگ‌ها


علی مقیمی

فاضل نظری

من دهان باز نکردم که نرنجی از من


مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد


فاضل نظری