آرامم
مثل مداد سفید
در جعبه ى مداد رنگى ها ...
" سارا محمدى اردهالى"
خوبم
مثل مزرعه ای که محصولش را ملخ خورده
و دیگر نگران داس ها نیست ...
" فریبا عرب نیا "
آرام شدهاَم
مثل قایقی شکسته
بعد از توفان!
" رضا کاظمی "
آرامم
مثل درختی در پاییز
وقتی تمام برگ هایش را
باد برده باشد ...
" رضا کاظمی "