شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

سعدی


ذکرِ تو از زبان من فکرِ تو از خیالِ من

چون بِرود که رفته ای در رگ و در مفاصلم


سعدی 

ترانه جامه بزرگی

در فشار زندگی ماندن شرابم کرده است
گرچه تلخم ،انزوا انگار نابم کرده است

گرچه تنها هستم اما بر فراز و سرفراز 
این غرور دست و پاگیرم ، عقابم کرده است 

چون گلی هستم که روزی نیمه ی اردی بهشت
وقت رویش ،آتش غم ها گلابم کرده است 

من همان قصر شنی هستم که دریا عاقبت
با نوازش های بیجایش خرابم کرده است 

آن کسی که با حضورش ، دوستی رنگی گرفت 
دشمنی ها با دل من در غیابم کرده است

می گریزم در حصار واژه ها از بی کسی 
نیستم شاعر غمش شاعر مآبم کرده است

عشق میپرسد چرا ،بی وقفه می گریم فقط 
با چراها زیستن ، حاضرجوابم کرده است 

وقت غمهایم کجا بود این خدایی که فقط
وقت راندن از بهشت ،آدم حسابم کرده است 

ترانه جامه بزرگی

رضا کاظمی

گفت 

فدای سرت !

این نشد یکی دیگر ...

و نمیدانست

 این که رفت  جان بود 

و ادمی را همین یک بیش نیست 


رضا کاظمی

سارا صفاعلی

در شهر دلت رهگذری بیش نبودم 


ای کاش دلت اهل سفر بود هنوزم 


سارا صفاعلی

نیما شکر کردی

ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻣﺮﮒ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ

ﮐﺎﺵ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺧﺒﺮﺵ

 

آرزو ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﺸﻮﻡ

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺪﺵ ﺍﻣﺪﻩ ، ﺍﻣﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ


نیما شکرکردی

نیما شکر کردی


و عشق قافیه اش گرچه مشکل است اما

خدا اگر که بخواهد ردیف خواهد شد


نیما شکرکردی

ای همه جا هیچ

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

عکس

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

مهرداد تکلو

جاش در موزه ی لوور است نباید شست اش


شاهکاری که لبت با لب فنجان کرده 


مهرداد تکلو