قلبی که در ان عشق کسی خانه ندارد
دنبال دلیل است برای نتپیدن !
سید تقی سیدی
هنوز مانده به یادم شبی که می گفتی
تو اشک هم شوی از چشم من نمی افتی ...
مهدی محمدی
گریه کردم در غمت چشم جهانی خیره ماند ...
پس نمای چشم با آیینه کاری بهتر است !
حسین دهلوی
با آنکه بر دو دیدهی ما پای مینهد
از دل چنان گذشت که جان را خبر نکرد...
جسمی همدانی
خورشید که با چراغ از اینجا رد شد
انگار که یک کلاغ از اینجا رد شد
شب حاکم مطلق جهان است اینجا
روز از سر اتفاق از اینجا رد شد!
جلیل صفربیگی
منم که هرچه بگویی "برو" نخواهم رفت
تویی که هرچه بگویم "بمان" نمیمانی...
مجید ترکابادی
درختی سادهام، آری! جفای باغبانم را-
هرس پنداشتم، پس شاخهای دیگر درآوردم...!
حسین جنتی
صبر بر هجران آن آرامِ جان باشد گناه
زندهبودن در فراق او گناهی دیگر است...
فیض کاشانی
لبخند کن معاوضه با جان «شهریار»
تا من به شوق، این دهم و آن ستانمت...
شهریار