شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

سید سعید صاحب علم

دوست یا دشمن، کسی هرگز دلش با من نبود


باز دشمن لااقل در لفظ، یک "من" داشته...!


سید سعید صاحب علم

احمد بیک کابلی

می‌دانم چه‌سان بردی دلم، با آنکه می‌دانم

که هرگز شیوه‌ای غیر از جفاکاری نمی‌دانی...



احمد بیک کابلی

میثم جعفری

 نفس‌هایم برای توست، پس با رفتنت


حکمِ قتل عاشقت را مهر و امضا کرده‌ای...


میثم جعفری


قیصر امین پور


بی‌تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند

سال‌ها -هجری و شمسی- همه بی‌خورشیدند


از همان لحظه که از چشمِ یقین افتادند

چشم‌های نگران، آینه‌ی تردیدند


نشد از سایه‌ی خود هم بگُریزند دَمی

هرچه بیهوده به گردِ خودشان چرخیدند


چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود

همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند


غرق دریای تو بودند، ولی ماهی‌وار

باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند


در پی دوست، همه جای جهان را گشتند

کس ندیدند در آیینه، به خود خندیدند


سِیرِ تقویم جلالی به جمال تو خوش است

فصل‌ها را همه با فاصله‌ات سنجیدند


تو بیایی، همه ساعت‌ها و ثانیه‌ها

از همین روز، همین لحظه، همین دَم، عیدند...


قیصر امین پور 

آرش واقع طلب


می‌آیی و گل به بار خواهد آمد
خوشبختی با قطار خواهد آمد

می‌خندی تا یقین کنم همواره
با یک گل هم بهار خواهد آمد...
ارش واقع طلب

تک بیت های ناب


در حیاط خانه‌ات گل‌های نو می‌کاشتی

موعد نوروز را یاد جهان انداختی

آرش_شفاعی

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

من اندر گریه، بلبل در فغان، پروانه در سوزش

تماشا داشت حال ما سه تن دیوانه در یک‌جا

ابوالقاسم_لاهوتی

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

من باشم و خیال تو و خلوتم، بس است

دنیا برای تازه به دوران رسیده‌ها!

زینب_اکبری

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

من آن روزی که دل بستم به زلفش

پریشان خواستم ایّام خود را

فروغی_بسطامی

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

شنیده‌ام که به دیدار نور آمده‌ای

خوش آمدی به تماشای بازتاب خودت...

مهرداد_ تکلو 

حسین منزوی


مرا به باغ و بهاران چه کار دور از تو؟

مرا چه کار به باغ و بهار دور از تو؟


بهار آمده اما نه سوی من، که نسیم

زند به خرمنِ عمرم شرار، دور از تو


به سرو و گل نگراید دل شکسته‌ی من

که سر به سینه زند سوگوار دور از تو


هم از بهار، مگر عشق، عذر من خواهد

اگر ز گل شده‌ام شرمسار دور از تو


به غنچه مانَد و لاله، بهارِ خاطر من

شکفته تنگ‌دل و داغدار دور از تو


نسیمی از نفَست سوی من فرست که باز

گرفته آینه‌ام را غبار دور از تو


گلم خزان‌زده آید به دیدگان، که بهار

خزانی آمده در این دیار، دور از تو


دلم گرفت، اگر نیستی بَرَم -باری-

کجاست جام مِیِ خوشگوار دور از تو؟


چه جای صحبتِ سال و مَه و بهار و خزان؟

که دل‌گرفته‌ام از روزگار دور از تو...

حسین منزوی



سخای لاری


میان ما و مجنون شد چو اقلیمِ جنون قسمت

به پای خود گرفتم سربه‌سر خار بیابان را


شدم موییّ و باز این آرزو گردِ دلم گردد

که گردم گرد سر چون رشته‌ی گلدسته خوبان را


جنون کامل چو افتد، پی به مقصد می‌توان بردن

نپرسیده‌ست مجنون از کسی راه بیابان را...

سخای لاری



نیم بیتی


در دلم باز هوایی‌ست که توفانیِ توست

حسین_منزوی

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

دلا! مراد دل خود، ز غیر دوست مجو

خیالی_بخارایی

‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄

کجایی که بی‌تو، توانم نماند...


 سروش_اصفهانی