این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود
من عاشق او بودم و او عاشق "او" بود
باشد که به عشقش برسد هیچ نگفتم
یک عمر در این سینه غمش راز مگو بود
من روی خوش زندگی ام را که ندیدم
هر روز دعا کرده ام ای کاش دو رو بود
عمر کم و بی همدم و غرق غم و بی تو
چاقوی نداری همه دم زیر گلو بود
من زیر سرم سنگ لحد بود و دلم خوش
که زیر سرش نرم شبیه پر قو بود
شکست عهد من و گفت ؛ هر چه بود گذشت
به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت
بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت
ایرج دهقان
دلم گرفته شبیه کسی که فهمیده
مخاطب غزلش سال هاست تنها نیست
چطور بشکنم این بغض کهنه را وقتی....
برای بی کسی ام روی شانه ات جا نیست
تو غافلی از حالم در بسترِ گرم خود
خوابیدی و من بیدار دنبال تو میگردم
شاید برسد یک شب درگیر دلم باشی
ایکاش بدانی یار، دنبال تو میگردم
بهناز پالیزبان